هرمزگان| یادداشت؛

یهوددشمن تاریخی مسلمانان و صهیونیسم غده‌ای سرطانی در پیکره امت اسلامی

هرمزگان| یادداشت؛

یهوددشمن تاریخی مسلمانان و صهیونیسم غده‌ای سرطانی در پیکره امت اسلامی

تا زمانی که جهان اسلام دچار تفرقه، غفلت و اختلافات داخلی باشد، دشمنان بر آن مسلط خواهند ماند. اما اگر مسلمانان دشمن اصلی خود را بشناسند و به وحدت بازگردند، بی‌تردید این غده سرطانی از پیکره امت اسلامی حذف خواهد شد و عزت، استقلال و اقتدار به جهان اسلام بازمی‌گردد.

یهوددشمن تاریخی مسلمانان و صهیونیسم غده‌ای سرطانی در پیکره امت اسلامی

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین احمد غلامی، رئیس اداره تبلیغات اسلامی بندرخمیر در یادداشتی نوشت: بررسی تاریخ امپراتوری عثمانی، موضوعی گسترده و عمیق است که ده‌ها کتاب و هزاران مقاله درباره آن نگاشته شده است؛ اما آنچه در این مجال کوتاه می‌توان به آن پرداخت، پیوند معنادار میان سقوط امپراتوری عثمانی و زمینه‌سازی برای شکل‌گیری رژیم صهیونیستی است؛ پیوندی که به‌زعم بسیاری از تحلیلگران، ریشه بسیاری از بحران‌های امروز جهان اسلام را تشکیل می‌دهد.

امپراتوری عثمانی یکی از سه امپراتوری بزرگ تاریخ جهان بود که قلمرو آن سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را در بر می‌گرفت. در آن دوره، جهان اسلام از نوعی وحدت و انسجام سیاسی برخوردار بود و همین انسجام، مانعی جدی در برابر پروژه‌های استعمارگران غربی به‌شمار می‌رفت.

در همان دوران، قدرت‌های اروپایی که سابقه‌ای طولانی در دشمنی با اسلام داشتند، به‌دنبال تعیین سرزمینی برای یهودیان بی‌وطن بودند. این دشمنی، محدود به عصر حاضر نیست، بلکه ریشه در قرن‌ها خصومت، کینه‌توزی و اسلام‌ستیزی دارد. کشورهای اروپایی که امروز مدعی حقوق بشر هستند، در مقاطع مختلف تاریخی، نقش مستقیم در جنایات علیه ملت‌های مسلمان ایفا کرده‌اند.

نمونه روشن آن، جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه جمهوری اسلامی ایران است؛ جایی که رد پای آشکار آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در تجهیز و حمایت از رژیم بعث عراق دیده می‌شود. تسلیحات شیمیایی تأمین‌شده از سوی آلمان، جنگنده‌های مدرن فرانسوی و پشتیبانی‌های اطلاعاتی و لجستیکی غرب، همگی با هدف سرکوب و تضعیف ایران اسلامی صورت گرفت؛ کشوری که با صدای بلند از اسلام ناب محمدی سخن گفت و همین، آن را به هدف اصلی دشمنان تبدیل کرد.

پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم، سیاست تجزیه سرزمین‌های اسلامی به‌صورت جدی دنبال شد. غرب به‌خوبی دریافته بود که هرچه کشورهای اسلامی کوچک‌تر و ضعیف‌تر شوند، تسلط بر آن‌ها آسان‌تر خواهد بود. به همین دلیل، سرزمین‌های عثمانی به کشورهای کوچک و وابسته تقسیم و برخی نیز به‌طور مستقیم تحت قیمومیت قدرت‌های استعماری قرار گرفتند.

در غرب آسیا، کشورهایی همچون عراق، سوریه، لبنان، اردن و فلسطین میان قدرت‌های استعماری تقسیم شدند؛ لبنان و سوریه تحت نفوذ فرانسه و عراق و فلسطین در اختیار بریتانیا قرار گرفت. هم‌زمان، در شبه‌جزیره عربستان، با پیوند جریان وهابیت و خاندان آل‌سعود، نوعی حاکمیت سیاسی ـ اعتقادی شکل گرفت که به‌باور بسیاری، نقشی جدی در تفرقه‌افکنی میان مسلمانان ایفا کرده است.

در شمال آفریقا نیز کشورهایی چون لیبی، تونس و الجزایر تحت سلطه مستقیم اروپا قرار گرفتند. به این ترتیب، جهان اسلامِ یکپارچه، به مجموعه‌ای از دولت‌های ضعیف، وابسته و بعضاً متخاصم با یکدیگر تبدیل شد.

در همین بستر تاریخی، جنبش صهیونیسم تلاش خود را برای تشکیل یک دولت یهودی آغاز کرد. تئودور هرتزل، رهبر صهیونیسم، با سوءاستفاده از ضعف‌های داخلی عثمانی، پیشنهادهای مالی و سیاسی متعددی به سلطان عبدالحمید دوم ارائه داد تا فلسطین را از قلمرو خلافت جدا کند؛ پیشنهادی که با پاسخ قاطع و تاریخی سلطان مواجه شد. او صراحتاً اعلام کرد که اگر تمام طلای جهان را به من بدهید، هرگز از فلسطین دست نخواهم کشید؛ زیرا این سرزمین، متعلق به امت اسلام است.

پس از این ناکامی، پروژه براندازی و تضعیف عثمانی با شدت بیشتری دنبال شد. سرانجام، با فروپاشی خلافت و حمایت مستقیم اروپا و آمریکا، زمینه تأسیس رژیم صهیونیستی فراهم و این رژیم در مجامع بین‌المللی به رسمیت شناخته شد. یهودیان از نقاط مختلف جهان به فلسطین منتقل شدند و اشغال سرزمین مسلمانان، شکل رسمی به خود گرفت.

در ادامه این روند، دشمنان اسلام با ایجاد فرقه‌های انحرافی، پروژه اختلاف‌افکنی را تکمیل کردند؛ از بهاییت در میان شیعیان تا وهابیت در میان اهل سنت. هدف مشترک همه این جریان‌ها، مشغول‌سازی مسلمانان به نزاع‌های درونی و غفلت از دشمن اصلی بود. تأکید می‌شود که اهل سنت واقعی، برادران دینی شیعیان هستند و حساب آن‌ها از جریان‌های افراطی و تکفیری کاملاً جداست.

امروز نیز همان سناریو ادامه دارد. حمایت بی‌قید و شرط غرب از جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین، سرکوب حامیان مردم مظلوم غزه در اروپا و آمریکا، و برخورد دوگانه نهادهای بین‌المللی، همگی نشان می‌دهد که مسئله اصلی، نه حقوق بشر، بلکه مقابله با اسلام مقاوم و بیدار است.

در حوادث پس از هفتم اکتبر، جهان شاهد قتل‌عام آشکار مردم فلسطین بود؛ اما هیچ‌یک از دولت‌های مدعی تمدن، سران رژیم صهیونیستی را محاکمه نکردند. حتی در دانشگاه‌های غربی، دانشجویان و اساتیدی که از فلسطین دفاع کردند، تحت فشار، اخراج یا بازداشت قرار گرفتند.

بنابراین تا زمانی که جهان اسلام دچار تفرقه، غفلت و اختلافات داخلی باشد، دشمنان بر آن مسلط خواهند ماند. اما اگر مسلمانان دشمن اصلی خود را بشناسند و به وحدت بازگردند، بی‌تردید این غده سرطانی از پیکره امت اسلامی حذف خواهد شد و عزت، استقلال و اقتدار به جهان اسلام بازمی‌گردد.

2025-12-15

تعداد بازدید: 49

پربازدیدترین‌ها

جدیدترین‌ها

برگزیده‌ها

ایران
آیکون توانخواهان

T

T